مردی که دوست صمیمی اش را به خاطر ۷۰۰ هزار تومان به آتش کشیده بود وقتی پشت میز محاکمه قرار گرفت، مدعی شد برای انجام قتل هیچ قصدی نداشته و مرگ دوستش یک اتفاق بود.
متهم مردی کارتنخواب است که روی دوستش بنزین ریخت و او را به آتش کشید.
جسم سوخته مردی جوان چندی قبل به بیمارستان منتقل شد. او ساعاتی بعد بر اثر شدت سوختگی جانش را از دست داد. پلیس متوجه شد این مرد که ستار نام داشت، میان کارتنخوابها زندگی میکرد. وقتی ماموران به محل رفتند تا تحقیق کنند متوجه شدند عامل آتشسوزی جوانی به نام اسماعیل است.
وقتی اسماعیل بازداشت شد، ادعا کرد درگیری به خاطر ۷۰۰ هزار تومان بود؛ اما او قصد قتل هم نداشت.
به این ترتیب پرونده با شکایت اولیای دم و صدور کیفرخواست وارد دادگاه کیفری استان تهران شد.
در جلسه رسیدگی که در شعبه ۱۱ برگزار شد، ابتدا نماینده دادستان کیفرخواست را علیه متهم خواند و در ادامه متهم در جایگاه قرار گرفت.
قصد آتش زدن نداشتم
اسماعیل اتهام قتل عمدی را رد کرد و گفت: من و ستار هر دو کارتنخواب بودیم. ما سالهای زیادی بود که کارتنخوابی میکردیم و همسایه بودیم؛ اما در تمام این سالها ستار به من زور میگفت. خیلی اذیتم میکرد و میگفت باید به او باج بدهم. چند باری با هم دعوا و چاقوکشی هم کردیم. او از من پول زور میگرفت. یک بار هم ۷۰۰ هزار تومان گرفت و پس نداد. ما سر این پول با هم بحث داشتیم. روز حادثه گفتم اگر پولم را ندهد او را آتش میزنم؛ اما قبول نکرد بدهیاش را بپردازد.
متهم ادامه داد: من بنزین را روی زمین ریختم و کمی هم روی ستار پاشیدم تا او را بترسانم. اصلاً حواسم نبود که کمی آنطرفتر چند گاز پیکنیکی روشن است. یکباره بنزین گر گرفت و ستار آتش گرفت. همانجا سعی کردم او را خاموش کنم که نشد. واقعاً قصد قتل نداشتم. حتی قصد آتش زدن هم نداشتم. فقط میخواستم تهدیدش کنم.
در دادگاه
ایمان در دادگاه روبه روی قضات ایستاد و در تشریح ماجرا گفت: من و فرشید هر دو کارتن خواب بودیم و در خرابههای حوالی بازار زندگی میکردیم. او قلدر بود و چند بار مرا با چاقو زده و از من پول زور گرفته بود. آخرین بار سر تقسیم اموال با هم درگیر شدیم. او ۷۰۰ هزار تومان پولم را نمیداد. به همین خاطر ساعت ۹ صبح به پمپ بنزین رفتم و یک بطری بنزین خریدم. میخواستم فرشید را تهدید کنم تا پولم را بدهد. به همین خاطر بنزین را در خیابان رویش پاشیدم. اما اصلاً حواسم نبود کمی آن طرفتر چند معتاد پیک نیک روشن کرده و در حال مصرف مواد مخدر هستند. او به سمتم حمله کرد و من فرار کردم. اگر او خودش هم فرار کرده بود دچار آتش سوزی نمیشد. من اصلاً نفهمیدم بنزین چطور شعله ور شد. من قصد کشتن دوستم را نداشتم و فقط میخواستم او را بترسانم.
قضات دادگاه ادامه جلسه را به خاطر عدم حضور مادر قربانی که تنها، ولی دم است به روزهای آینده موکول کردند.